قار قار

شعر و نقد ادبی

قار قار

شعر و نقد ادبی

چرا "مهرداد فلاح" دیگر شاعرِ پیشاخواندیدنی نیست ؟

 

 

 

 

 

علی حسن زاده 

 

(این جلسه در تاریخ ۱۹ مرداد ماه گذشته برگزار شد)    
اشاره: نگارنده در گفتار حاضر، کوشیده است در 5 قطعه به مرور و معرفی برخی از ویژگی های "خواندیدنی" بپردازد. 

 

 

 

 

1. تقابل روایت های کلان با روایت های خرد

  

 جهان از آغاز دهه ی 1970 میلادی، وارد وضعیت جدیدی شده است؛ وضعیتی که مغایر با وضعیت دوران مدرن و دوران ماقبل مدرن و کلاسیک و سنتی است. این وضعیت جدید، پست مدرن نام دارد. وضعیت پست مدرن، وضعیت تشکیک و تردید و وضعیت بی ایمانی و بی اعتمادی و وضعیت عدم اطمینان و ناباوری ست نسبت به هر آن چه در وضعیت های پیشین (اعم از وضعیت مدرن، وضعیت ماقبل مدرن،  کلاسیک و وضعیت سنتی) وجود داشت و یا به تعبیر ژان - فرانسوا لیوتار (فیلسوف پست مدرن فرانسوی 1998-1924)، وضعیت ناباوری و بی اعتمادی نسبت به هرگونه روایت، فراروایت و روایت کلان و بالاخره نفی و طرد آن ها. "خواندیدنی" محصول وضعیت پست مدرن است؛ زیرا نسبت به هر آن چه در وضعیت های پیشاخواندیدنی (نگارنده با وضعیت های پیشاخواندیدنی به مثابه روایت هایی کلان برخورد می کند ) وجود داشت، بی اعتماد و بی ایمان و ناباور است و آن ها را نفی و طرد می کند و دغدغه اش از تقابل خود ، به مثابه روایتی خرد، با وضعیت های پیشاخواندیدنی، به مثابه روایتی کلان، شکل می گیرد. این دغدغه، همان دغدغه ی پست مدرن است که لیوتار در توصیف ویژگی بارز پست مدرن، از آن حرف می زند و نگارنده نیز در توصیف ویژگی بارز خواندیدنی از آن حرف می زند. نگارنده با وضعیت های پیشاخواندیدنی، به مثابه روایت هایی کلان برخورد می کند؛ زیرا علی رغم تفاوت های وضعیتیِ وضعیت های پیشاخواندیدنی نسبت به همدیگر، ما با عناوین کلانی چون شعر کلاسیک ( که وضعیت های پیشاخواندیدنی شان با عناوین کلانی چون غزل، قصیده، رباعی، مثنوی، دو بیتی، قطعه، مفرد، مسمط، تضمین، ترجیع بند، ترکیب بند، مستزاد، چهار پاره و... نام گذاری شده اند ) و شعر نو ( که وضعیت های پیشاخواندیدنی شان با عناوین کلانی چون شعر نیمایی، شعر شاملویی، موج نو، شعر حجم، شعر گفتار، شعر حرکت، شعر پسانیمایی، ، موج ناب، شعر دهه ی هفتاد و... نام گذاری شده اند ) مواجه هستیم که متاسفانه در حوزه ی نظریه ی ادبی ، در نظریه ی "انواع ادبی" ( که عنوان این نظریه نیز عنوانی کلان است) ، از آن ها تحت عنوان کلانی چون «قوالب شعری» یاد می کنند. در میان وضعیت های پیشاخواندیدنی که تحت عناوین کلان نام گذاری شده اند، می توان اشاره کرد به وضعیت های پیشاخواندیدنی ای که در دهه ی هفتاد ، با عنوان کلانی چون "شعر دهه ی هفتاد" نام گذاری شده است. عنوان کلان "شعر دهه ی هفتاد"، وضعیت های پیشاخواندیدنی شاعرانی چون علی عبدالرضایی، رضا براهنی، علی باباچاهی، ابوالفضل پاشا، بهزاد زرین پور، رضا چایچی و ... را در بر می گیرد ، امّا نکته ی جالب توجه این است که وقتی ما به قرائت آثار این شاعران می پردازیم ، متوجه می شویم که وضعیت های پیشاخواندیدنی این شاعران و شاعران دیگری که برخی از آثار خود را در این دهه عرضه کرده اند ، با یکدیگر  متفاوت است. بنابراین ، ما به صرف یک دیدگاه تاریخ گرایانه (تاریخ نیز در نزد پسامدرنیست ها روایتی کلان محسوب می شود) ، نمی توانیم وضعیت های پیشاخواندیدنی این شاعران را تحت عنوان کلانی چون «شعر دهه ی هفتاد» جمع بندی و روایت کلانی چون "شعر دهه ی هفتاد" را تولید کنیم. متاسفانه در نیمه ی دوم دهه ی هفتاد ، اجماع وضعیت های پیشاخواندیدنی ، در یک وضعیت به غلط نام گذاری شده و کلان، موجب شد که در آن "وضعیت های خرد" نادیده گرفته شوند و مورد معرفی و مرور، تحلیل و نقد قرار نگیرند و به غلط خود آن وضعیت کلان مورد معرفی و مرور، تحلیل و نقد قرار گیرد. نگارنده پیشنهاد می کند به جای استعمال عنوان کلانی چون شعر دهه ی هفتاد، از عنوان خردی چون "وضعیت ِ پیشاخواندیدنی فلان شاعر در دهه ی هفتاد"، استفاده کنیم و روایات کلانی چون شعر دهه ی هفتاد و حتا شعر در دهه ی هفتاد را تولید نکنیم؛ زیرا به نظر لیوتار روایت کلان ، شبیه داستانی ست که ادعا دارد می تواند معنی تمام داستان ها را کشف و آشکار سازد (خواه مربوط به عقب ماندگی و ضعف بشر باشند یا مربوط به پیشرفت وی). متاسفانه وضیعت های  پیشاخواندیدنی نیز به سبب الصاق عناوین کلان از سوی شاعران، منتقدان، نظریه پردازان و مورخان به آن ها، چنین ادعایی دارند و مدعی شان و جایگاه فراروایی عام و جهانی و یا همه شمول اند و مدعی کلیت بخشیدن به وضعیت های پیشاخواندیدنی تا از طریق این عناوین کلان ، توالی ذاتی لحظات تاریخی را بر حسب الهام فرافکنی شده ی یک "معنی"، سازمان دهی کنند. از این رو، بر آنند تمام تمایزات، افتراق ها، تفاوت ها و اختلاف ها را فرو نشانند و تمام روایت ها را بی کم و کاست ، به خودشان برگردانند (ترجمه) و بین عناصر موازی هم پیوند برقرار می سازند؛ خواه در ارجاع به یک هدف یا موضوع (کلاسی سیم) خواه ورای آن ها (مدرنیسم) تا از این طریق، وقایع و حوادث را در قالب تاریخ کلی فلان یا بهمان موضوع (برای مثال، طبیعت یا روح انسان) متحد کنند و فراروایت بودن آن ها نیز ناشی از این واقعیت است که درباره ی بسیاری از روایت های مربوط به فرهنگ سخن می گویند و بر آنند از این طریق، حقیقت یگانه ی ذاتی آن را کشف و آشکار سازند ( که برای نمونه، می شود یاد کرد از شعر "پسانیمایی" و مقولات جعلی دیگری که از سوی علی باباچاهی مطرح شده ). به لحاظ معرفت شناختی نیز وضعیت های پیشاخواندیدنی، به سبب این که با عناوین کلان نام گذاری شده اند، مدعی پایان دادن به روایتگری، از طریق آشکار ساختن معنای روایت هایند. فرضی که ادعای مذکور بر آن بنا شده ، این است که نیروی روایت های وضعیت های پیشاخواندیدنی، مترادف با عناوین کلانی است که می توان در آن ها پیدا کرد و این که روایت را کلن باید برحسب تولید و انتقال معانی عناوین کلان درک کرد ؛ در حالی که خواندیدنی به انتقاد از روایت ها، فراروایت ها،جهان بینی های کلی و جامع و قالب ها یا پیام های کلانِ وضعیت های پیشاخواندیدنی می پردازد و خوابینشگر را وارد وضعیت جدید پساخواندیدنی می کند. وضعیت های پیشاخواندیدنی  اعتبار و صدق ِ ادعاهای خود را مسلم و حتمی فرض می کنند؛ در حالی که ضد روایت های وضعیت پساخواندیدنی ، هیچ گونه ادعای فراروایت بودن ندارند. خواندیدنی با دورشدن از روایت های کلان، وارد روایت های خرد شده و بدین سبب است که خود را با هیچ جریانی جمع نمی بندد ( ناگفته نماند خواندیدنی ، ژانری منحصر به فرد است که حتا زیر ژانر ژانرهای شعری شعرهای سطری مهرداد فلاح هم محسوب نمی شود. خواندیدنی مدیومی جدید است که حاصل خلاقیت ناب و عرق ریزان جان مهراد فلاح است. به گفته ی کوئنتین تارانتینو: "بعضی افراد به دلیل نوع کارشان و جهان و آثار و سبک شان به ژانر بدل می شوند". نگارنده نیز می اندیشد مهرداد فلاح، به دلیل نوع کارش و جهان و آثار و سبکش به ژانر بدل شده است.جالب است که عنوان خواندیدنی برگرفته از خودش است ، نه هیچ چیز دیگر ) و بدین سان، از ادغام شدن در تاریخ های کلیت بخش بازنمایی فرهنگی یا پروژه های فرهنگی ( برای نمونه ، می شود یاد کرد از عناوین کلانی چون شعر دهه ی هفتاد و یا شعر دهه ی هشتاد و...) خودداری می ورزد. دلیل این امر، مربوط به روشی است که طی آن ، واقعه و ماجرا ( نه به صرف گفتن ، بلکه کاربرد زبانی ِ انتقال روایت ) در خواندیدنی، همانند یک تصویر عمل می کند تا از این طریق، بتواند جایگزین ادعاهای عملی نظریه روایی شود. خواندیدنی حامل مفاهیم کلیشه ای نیست که به خوابینشگر، امکان بازکردن و آشکار ساختن معانی فرهنگی کلیشه ای  را بدهد، بلکه تصویری بلاغی (ریطوریقایی) ارایه می دهد که فرهنگ را به مثابه ی عرصه تحول و تبدیل و مناقشه، به روی خوابینشگر می گشاید.  

 

 

2. زبان

 

الف) زبان ساده و راسته که پیام های آن به راحتی قابل دریافت و مطالب و موضوعات آن کاملن قابل عرضه و قابل بیان باشد، مد نظر خواندیدنی نیست. این نوع زبان در خواندیدنی جایی ندارد؛ زیرا بیش از حد واقع گرا، واضح و گویاست. زبان خواندیدنی، غیر صریح، پیچ در پیچ و تخیلی است؛ زیرا مهرداد فلاح در مقامِ مولفِ خواندیدنی، در تولید زبان آن از ابهام، استعاره، طنز، کنایه، هجو، ایجاز، تمسخر، تردید، عدم قطعیت و ایهام و خلاصه تمامی صنایع و بدایع ادبی، اعم از نوشتاری و گفتاری استفاده کرده و بدین سبب است که پیام های آن به راحتی قابل کشف نیست و مستلزم ساختار شکنی و رمز گشایی {decoding} است. زبانی که خوابینشگر به راحتی قادر به درک و دریافت محتوا و مضامین آن نیست؛ زیرا نمی تواند با کمی تامل پی به معنای ظاهری و باطنی و معانی نهفته در لایه های مختلف آن ببرد و بنابراین، با هر بار خوابینشگری توسط خوابیننده بازنویسی می گردد و بدین سبب است که از هرگونه تفسیر و باز تفسیر استقبال می کند. نقش خوابیننده در این بازنویسی و نگارش مجدد، نقشی تولیدی، آفرینشی، خلاق و ایجادی است.

ب) خواندیدنی بر منحصر به فرد بودنِ کاربردی موارد استفاده ی زبان تاکید دارد. هر کنش یا عمل زبانی، در خواندیدنی یک سری موارد و نمونه های پراگماتیکی، به علاوه ی مجموعه ای از قواعد ضمنی با خود همراه دارد و بدین سبب است که خواندیدنی، وضعیت های پیشاخواندیدنی را دستخوش یک چرخش زبانی کرده است و بر بازی های زبانی، کنش های کلامی، تفسیرهای هرمنوتیکی، تحلیل متنی و زبان شناختی تاکید دارد. خواندیدنی بر بازی های زبانی نامتجانس و ناهمگن، امور نامتوافق، بی ثباتی ها و ناپایداری ها، گسست ها و تضادها تاکید دارد. تفکر خواندیدنی هر گفت و گو را به جای آن که مکالمه یا دیالوگی بین دو شریک بداند، نوعی بازی و رویارویی بین دو رقیب می داند. در این تفکر، تلاش مداوم برای جست و جوی معنی، هرگز کار بزرگی به حساب نمی آید.

پ) زبان خواندیدنی از واقعیت کپی برداری نمی کند، بلکه واقعیت را می سازد. تاکید خواندیدنی بر زبان ، سبب مرکزیت زدایی از سوژه شده است. خواندیدنی از زبان برای بیان خویش استفاده نمی کند، بلکه این زبان است که از طریق او صحبت می کند. او به صورت واسطه ای برای فرهنگ و زبان در می آید. 

 

 

3. مخالفت با شالوده گرایی
 

 

خواندیدنی مخالف شالوده گرایی یا ماهیت گرایی است؛ زیرا شالوده گرایی یا ماهیت گرایی،  تلاشی ست برای زمینه سازی و پی ریزی  تحقیق یا تفکر بر مبنای استدلال ها، مبانی و اصولِ از قبل مسلم و مفروضی که "فراتر" از اعتقادات صرف یا "کاربست های آزمون نشده "محسوب گشته، حقیقی و صادق به شمار می روند، اما در خواندیدنی "مسایل" یا سوالات مربوط به واقعیت، حقیقت، صحت، درستی، اعتبار و وضوح را نه می توان تعطیل کرد و نادیده گرفت و یا راه حلی برای آن ها یافت و بدین سان است که خواندیدنی ، تحلیل ضد یادمانی اش را بنیاد می نهد که منکر واقعیت مصداقی یا مدلولی {referent reality} است؛ خواندیدنی هر گونه مبانی،  اصول بنیادین و خاستگاهای اصیل را نادیده می گیرد. 

 

 

4. مرکز زدایی
 

 

خواندیدنی با متمرکز ساختن یا معطوف نمودن توجه خوابینشگر ، به حواشی و نقاط پیرامونی، سبب عدم حضور هر چیز در مرکز (مرکز زدایی) یا هرگونه حقیقتِ قراگیر و پوشاننده شده است. خواندیدنی مخالف در نظر گرفتن امتیاز و اولویت و تقدم بخشیدن برای هرگونه رخداد خاص است و بدین سبب است که در فضای خواندیدنی ، رخدادهای منفردِ امور، در واقع نوعی واحد ارزشی یا هنجاری تلقی می شوند که باید آن ها را شناسایی و تصدیق و بر حسب معنی شان در یک سیستم، آن ها را رمز زدایی کرد.  

 

5 . چرا "مهرداد فلاح" دیگر شاعرِ پیشاخواندیدنی نیست؟

 

علت این که من چنین عنوانی را برگزیدم برای این قطعه و این نوشتار، این است که در گفت و گویی که با مهراد فلاح ، در مجله ی "ارمغان فرهنگی" (شماره های4 و 5 بهمن و اسفند 87 و 7 و 8 تیر و مرداد 88 ) داشتم، او گفت: "پیش تر گفتم که با ظهور "خواندیدنی"، شعر سطری به جایی در تاریخ شعر تبعید شده است و این معنایش آن است که دیگر جایی در "امروز" و "فردا"ی شعر حرفه ای ندارد. نه این که از این پس شعر سطری نوشته نشود، ولی همان گونه که پس از ظهور نیما و شعر نیمایی، شعر کلاسیک به تاریخ سپرده شد و با ظهور شعر سپید، شعر نیمایی از متن به حاشیه رفت، امروز هم با شکل گیری خواندیدنی، شعر سطری جایگاهی در قلمرو شعر پیشرو نمی تواند داشته باشد."

نظرات 47 + ارسال نظر
سعید سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ق.ظ http://nest88.blogfa.com

سلام خوبید؟

اجازه دارم لینکتون کنم ؟؟

مازیار عارفانی پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:35 ب.ظ http://arefani.blogsky.com

عبور از "دشمن" در شعر "رضاخاتمی" و حضور "وضوح"
با مقاله جدیدی درباره رضاخاتمی به روزم.

بهمن ارجمند سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:11 ق.ظ


درود بر شما!
"روشنا" "با نگاهی به شعری از"ابوالفضل پاشا" به روز شد.دیدگاه انتقاد آمیز شما به نوع نگاه این جانب ، فارغ از تعارفات معمول موجب ارتقای کیفی فعالیت و تداوم مسیر برگزیده است.با تشکر

ترتیزک سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:06 ق.ظ http://www.tartezak.blogfa.com.

کتاب مورد نظرو به تکرار پی جسته ام وکماکان ناکام..

چنانچه خود فروشگاهی سراغ داشته باشی ممنون می شوم اطلاع دهی .

ضمنن با ولی زاده ( ناشر ) صحبت کردم تعدای از کتاب های نیم نگاه را توانستم بیابم جز کتاب شما وعبدالرضایی .

انشالله اگر پیدا شود به ان خواهم پرداخت.

سلام همسایه های 3 سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:23 ب.ظ http://rezatehranii3.blogfa.com

سلام.بعد از هفت ماه با موضوع یک فیلم به روزم و منتظر نظر شما[گل]

منیره حسینی جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:37 ب.ظ http://www.monire25.blogfa.com

سلام شما رو اولین بار اریا شهر دیدم محفلی که استادم سلحشور مجریش
میخواستم به وبلاگم سری بزنید
ممنون

عروس مرده شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:31 ق.ظ http://like-a-tree.blogsky.com

چرا "مهرداد فلاح" دیگر شاعرِ پیشاخواندیدنی نیست؟ یک دو سه چهار پنج که نمی خواهد. فقط جوابش این است که به کسی مربوط نیست! هست یا نیست

مصطفی شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:45 ب.ظ http://ghazalmasnavi.blogfa.com

******************************************
سلام آقای فلاح

« کو آن لبی که ببوسد بهار را؟»

با احترام

ــ به روز هستم با:

ــ پنج شنبه ها گرد ترین روز های هفته اند!

ــ تکلیف من چیست، اگر تنها یک ققنوس هستم!

ــ به خروس خوان یک شغال دعوت شده ای

ــ به دیدارم بیا

ــ و چهارشنبه سوری فرصت خوبی ست برای آتش گرفتن!

ــ تا _بعد

*******************************************

علی حسن زاده شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:59 ب.ظ

اطلاعیه انتشار جدیدترین گفت و گوی علی حسن زاده با مهرداد فلاح

چه کسانی پدید آورندگان حقیقی شعر دهه ی هفتاد بوده اند؟

گفت و گوی علی حسن زاده با مهرداد فلاح

علاقه مندان می توانند متن این گفت و گو را در سایت دو زبانه فارسی ـ آلمانی «اثر» ،در نشانی زیر مطالعه نمایند:

http://asar.name/1981/09/1339.html

مهر دوشنبه 13 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:23 ق.ظ http://mehrdadfallah.blogfa.com

بیا و درستش کن !

- چی رو ؟

هر چی رو که شکستی
در و دهانی رو که بستی
نشستی جایی که شاید بلند
خندیدی زمانی که گریه ...

-بس کن!
دل شو داری اگه
بزن از آینه بیرون
تا نشونت بدم !

-چی رو ؟

همین !
رود ها از حال
می روند روزها از سال

احسان رضایی یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:25 ب.ظ http://ehsanrezaei.blogfa.com

با معرفی کتاب کوته سرایی و چهار مجموعه شعر از سیروس نوذری و 9 شعر کوتاه از این شاعر و 5 شعر کوتاه از خودم بروز هستم

اسماعیل مهران فر شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:39 ب.ظ http://www.momken.blogfa.com

سلام
فلاح عزیز چرا پیدا نیست ؟

مسعود پودینه دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:11 ق.ظ http://www.hatebreed.blogfa.com

...و ادبیاتی که مرد

به روزم..

مصطفی رنجبر شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:47 ب.ظ http://ghazalmasnavi.blogfa.com

من انتظار می کشم...که فصل های خانه ام... فقط بهار باشد و باران...فقط بهار باشد و باران...

با احترام

به روز هستم با:

ـ این روزها اهواز نمی داند چگونه باشد

ـ آیا این باران هم از همان باران های گذشته است؟

ـ انگار شب های کوتاه بیش تر به زمستان می آید!

ـ اسمم را باران گذاشته ام...

منتظر نقد ها و نظرات و راهنمایی های شما هستم

الهام قریشی دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:30 ب.ظ http://www.gisgolabeton.blogfa.com

سلام اقای فلاح عزیز

مثل همیشه استفاده کردم


درود بر شما

محبوبه میم سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:39 ب.ظ http://www.damadamm.wordpress.com

خب ، خب البته تمام این ها درست ، آن قدر که در درستی شان جای هیچ شکی نیست . جامعه ی پسامدرن و ویژگی های شعر آن اما یک چیز دیگر هم در این تعریف می گنجد و آن این که این نوع از هنر به خاطر ذات پست مدرنی اش و به خاطر عدم ثبات این ویزگی ، ماندگاری ندارد . هنرمند برای ماندگاری اثر پست مدرنش به چه کشفی و چگونه باید دست بزند تا اولا کارش منحصر به فرد باشد و دوم این که از حیطه ی کشف و خلق بیرون نرود تا به تکرار تئوری های پست مدرن در اثرش نپردازد؟
روی هم رفته نقد نسبتا جامعی از این مقوله را خواندم .

امیر نعمتی پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:58 ب.ظ http://sayehayesharji.persianblog.ir

سلام استاد نازنین.
با احترام شمارا به خوانش شعر تازه ام دعوت میکنم.
سپاس

منیره حسینی جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:45 ب.ظ http://www.monire25.blogfa.com

سلام خوبید
اقای فلاح شما چند کامنت دارید من در جایی دیگر از شما دعوت کردم
اون وب به اسمتان بود
درسته؟
به هر حال منتظرتانم

منیره حسینی یکشنبه 15 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 02:22 ق.ظ http://www.monire25.blogfa.com

سلام
........................

با طلوع کفش هایش براقتر

و رابطه اش

پله پله با من انکار می شود

رابطه یعنی همین کودکی که یاد گرفته بگوید

دعوتید شاعر

مسعود سالاری شنبه 21 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:26 ق.ظ http://www.msalari.blogfa.com

تعارف که نداریم
ما مرده‌ایم
به دستِ شکم سفره‌کنان نفتی ...

سلام مهرداد خان، به روز شده ام با شعری.

... یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:20 ق.ظ http://http://hmrah.blogfa.com/

سلام
چرا شکلک نداره اینجا...
حالا من چه جوری نظرم و بگم؟؟!

نوید سالم زاده دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:48 ب.ظ http://www.navidsalemzadeh.blogfa.com

درود/به روزم.

امیر نعمتی دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:52 ب.ظ http://sayehayesharji.persianblog.ir

سلام دوست شاعر.
با احترام شمارابه خوانش سروده ی تازه ام دعوت میکنم.
سپاس

محمد دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:04 ق.ظ http://biurika.blogfa.com/

مطلب طاقت فرسایی بود
کاش چند قسمتش میکردی

موفق باشی

ابراهیم هیرو سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:20 ق.ظ http://hiroo.blogfa.com

درود
اقای فلاح
با یک شعر تازه به روزم و چشم به راه حضور .امدنت را همیشه جشن گرفته ام
بدرود

امیر نعمتی یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:59 ق.ظ http://sayehayesharji.persianblog.ir

سلام جناب فلاح عزیز.
با شعری تازه نو شدم.
با احترام شمارا به خوانش شعر تازه ام دعوت میکنم..
سپاس

ابوالفضل دادا جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:21 ب.ظ http://www.dadabilverdi.blogfa.com

سلام بر بزرگوار

از احساس لطیفتان لذت بردم

موفق و شیرین قلم مانید.



خواهشمندم به تبلیغ زیر نیز عنایت داشته باشید .
حضور شما موجب افتخار خواهد شد:



« زلال »


شعری تازه تولّد یافته ی امروزی در عصر اینترنت


و در عصر ظهور برج های شگفت انگیز با طرح های مهندسی جدید .


« زلال »


شعر زلال ، نه نوزاد شعر دیروزی است و نه نوزاد شعر نو


شعر زلال ، زلال است .


شعر تازه تولد یافته که :


تعریف و توضیح دارد


اصول دارد


قالب و قانون دارد


اندازه دارد


مهارت می خواهد


قرار ما - دوم بهمن ماه 1388 در عالم اینترنت

محمد علی حسنلو چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:54 ب.ظ http://poem-m.blogfa.com

سلام آقای فلاح .
با شعر تازه ای به روزم .
اگر فرصت داشتید سری به وبلاگ من بزنید .
راستی این متن رو هم دارم به طور کامل می خونم .

اسماعیل مهران فر پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:45 ب.ظ http://www.momken.blogfa.com

فلاح عزیز
سلام
به روزم با اختیار نامه

امیر نعمتی جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:22 ق.ظ http://sayehayesharji.persianblog.ir

سلام جناب فلاح عزیز..
با شعری تازه نوشدم.
با احترام به خوانش آن دعوتید تادر این دانستگی همراهم شوید..
سپاس

یاسمین حشدری پنج‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.tahestekan.com


به ته استکان نگاه کن
این فال شنیدن دارد

یاسمین حشدری یکشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:57 ب.ظ http://www.tahestekan.com

دوست زندانی من عیدت مبارک

درود

دعوتید به خوانش شعر هایم
ممنون

یلدا دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://youngresearcher.blogfa.com/

سلام
به روزم با بهترین عیدی که می‌توانست نوازشگر چشم‌های من باشد.
قدم رنجه فرمائید.


دختری از تبار مترسک ها دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:56 ب.ظ http://mataarsak.persianblog.ir


تنها برای اینکه بدانی

آمدم خواندم رفتم



چه بی تابانه می خواهم ات ای دوری ات آزمون تلخ زنده به گوری

چه بی تابانه تورا طلب می کنم

بر پشت سمندی

گویی نوزین

که قرارش نیست

و فاصله

تجربه یی بیهوده است

بوی پیراهنت اینجا

و اکنون.-

کوه ها در فاصله سردند

دست

در کوچه و بستر

حضور مانوس دست تو را می جوید

و به راه اندیشیدن

یاس را

رج می زند

بی نجوای انگشتانت

فقط.-

و جهان از هر سلامی خالیست."

اشک مسیح دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ق.ظ http://ashkeghazal.blogfa.com

سلام

تا شب چشم تو در بیشه ی رویا رویید......

با غزلی به روزم

آسامحمدیان سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ق.ظ http://oryanism.blogfa.com

سلام آیامی خواهیدبیشترباژانرشعر_واژه آشناشویدپست این بارمن به این موضوع اختصاص داردمنتظر نقدهای دانشورانه ی شما هستم.اگرمایل هستیدلینک همدیگرشویم

پاتوق ادبی شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ق.ظ http://patogheadabi.blogfa.com

پاتوق ادبی شما را به خوانش و نقد داستان دعوت می کند.
هر پنج شنبه به روز می شویم

وبلاگ های ادبی دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ب.ظ http://webloghayeadabi.blogfa.com

با احترام لینک شدید









شما نیز ما را بپذیرید

مهشید نیکروش شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:07 ب.ظ http://Sezaneh.blogfa.com

... : " کلاسیک ها دروغ نمی گن! "

لیلا کردبچه یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ http://leilakordbacheh.blogfa.com

.
.
صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منتشر شد
.
.

رستمی نیا چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://harfehoroof.persianblog.ir

سلام
خیلی ها به پیش رفتند وبه پس افتادند.
خیلی ها به پس رفتند وبه کام خویش نیفتادند.
................
امروز هم با شکل گیری خواندیدنی، شعر سطری جایگاهی در قلمرو شعر پیشرو نمی تواند داشته باشد.
گزاره فوق را به جهل فلاح نسبت نمی دهم و به از خودنویسی اش با خودکارذهنی اش نسبت می دهم و به ایشان توصیه می کنم خواندیدنی را زودتر از دو بعد به بعد سوم ببرد تا خدای ناکرده در آن قلمرو دست دیگری غیر او خواندیدنی صادر نکند. شعر آینده همنشینی شاعرانه ی امکانات تمامی هنرهاست به محوریت شعر نه معمای روی مار خوش خط و خال خواندیدنی های فلاح .
...........
موفق باشی
تا همیشیه
تا همواره ی بی انتهای بی تا

سید حسن حسینی تیل آباد شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.devilmessenger.blogfa.com

سلام مهربان تر از همیشه :

من یه شاعر
شاعر که نمیشه گفت
حالا بی خیال ...
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــروزم
با چند کار ....

خوشحال میشم استاد بهم سر بزنین و
نظر خودتونو بهم بگین
نظر شما باعث پیشرفت در امر مهم شعری ما محس.ب می شود ...

خوشحال میشم خوشحالم کنید
و اگه می تونید وبلاگ منو لینک و به دوست و آشنا خود معرفی کنید

شرمنده خیلی عامیانه حرفامو زدم
آخه اینطوری خیلی راحت تر حرفامو می زنم .
وبلاگ من هر دو سه هفته یکبار بروز میشه
با اجازتون لینک شدید با افتخار تمام
...
..
.
آخر سر هم یه دوتا گل از سر کوچه خریدم
تقدیم می کنم

[گل][گل]

یا حق .

اسماعیل مهران فر شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.momken.blogfa.com

سلام
با چند کار از مهدی ترمشیر به روزم
بیا و بنویس

طاهره کوپالی شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:54 ب.ظ http://www.darfasleshear.blogfa.com

بعد از دو سال سکوت
آمده ام
با شعری تازه که:
«حکم ِ اعدام ِ دزد ِ ریش تراش»
منتظر خواندنت هستم
با عشق و نکبت

و با متنی کوتاه برای روزهای بلندی که نبودم
از آنچه گذشت
و خیلی ها نمی خواهند بگویند
و خیلی ها نمی خواهند بدانند

طاهره کوپالی به روز شد
هرچند
کسی منتظرش نبود...

محمد علی حسنلو چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ب.ظ http://poem-m.blogfa.com

سلام آقای فلاح
با شعر تازه ای منتظر حضور شما و نقد و نظراتتان هستم .

فروهر شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:07 ب.ظ http://foroohar2.blogfa.com

سلام و ممنون از ترجمه تان. میخوانمش

مقداد افراسیابی یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ب.ظ http://babredarya.blogfa.com

سلام آقای فلاح
با احترام به خوانش دعوتی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد