قبلن خواندیده بودمش. خوب بود دو شعر در هم تنیده که باهم یک شعر... هنوز با اشکال و رنگ های این کار ارتباط برقرار نکردم
غلیظ رو دوس داشتم اما خسته و فرسوده قشنگ نبود. هم گرد و خاک داره کلمش هم کل نگرانس یعنی همه می دونیم مجنون عاشق لیلی بود اما نمیدونیم مجنون هر شب قبل لیلی وقتی میره مسواک بزنه رو مسواک لیلی خمیر می ماله میذاره جلوی آینه. صب زمستون که مجنون میخواد بره سر کار لیلی جلو تر پا میشه میره ماشینو روشن میکنه تا گرم شه و .....
با درود به شما و با سپاس از اینکه شعرهای مرا در وب خواندید...و نظر دادید...شعر اخر شما رو خواندم...لذت بردم ...با شعر تازه ای هم به روزم...خوشحال میشم بخوانید...باز هم سپاس...
سلام مهرداد جان... همه کار ها و حرفها را در هر سه وبلاگت پی گیرم ( البته ما که حرفها زیاد در این مورد(خواندیدنی ها) زده ایم) در مورد کار اخرت در هوا خوری هم حرف زیاد داشتم که گذاشته بودم حضوری بنشینیم و بزنیم ؛ یکی دو بار امده بودم تهران بهت زنگ زدم ظاهرن شماره ات را واگذار کردی .... حالا محبت کن شماره ی جدیدتو بده تا باهات بتماسم... دستت درد نکند
بسیار عالی/امروز روی سوالی فکر می کردم ...مانور دادن روی شعر تغزلی..وگاه اورتیک برمبنای اتفاق وزبانی بودن....دریغ کردن دنیاهای دیگر به روی شعر هست..یا محدود بودن جان بینی ومضمون(/راز تو مهرداد همین است که جهان تو ..تا رعشه و....زیست در نیست زبان/برخلاف نظر هایدگر /زبان خانه ی هستی است../ پیش روی شگفتی می کند.کاری که کار هر کس نیست..البته هر شاعری شعرهای دارد..در هست..اما به قول گلشیری بس است داستانهایی که شخصیتشان..همین مفاهیم دم دستی است....اگر نمی توانی از ترس وکابوس..روزمره گی و...بگی همین دم دستی ها را کمی به عمق ببر/نقل به مضمون/ درود کاری خاص مهرداد...............
در گیری تو با خودت درون آیینه و ایستادنت روبروی خودت نه آنسان که هر روز می ایستادی تا سری شانه کنی و به خودت به به و چه چه بگویی و افتادنت درون چاهی که خودت برای خودت ساخنه ای هر روز بیرون می زنی برای هرچه که می خواهی کار یا زندگی یا هرچه که اسم دیگری دارد اینبار درون خودت را شکستی و زدی توی گوش هرچه که بد داشتی .
سلام فرهیخته ی ارجمند بدینوسیله از شما دعوت به عمل می آید تا در مراسم اختتامیه ی دومین جشنواره ی اینترنتی شعر جوان ویژه ی استان گیلان ( از کلمه می آیم ) شرکت نمائید.
سلام دوست عزیز با وبلاگ"قلم عریان" در نخستین پایتخت ایران زمین- همدان- به مکتب ادبی "اصالت کلمه" و دوستان "عریانیست" پیوستم. منتظر حضور و نقد و نظرات شما هستم. با سپاس
متشکرم از اطلاع رسانی تان شعر را خواندم و نمی شود چیزی گفت زیرا سخن بسیار است اما آنها که باید خود در سخن می بودند اکنون خارج از سخن گوشهاشان را به روی خود و تجربه ی خود بسته اند با احترام و شعر و البته دوستی
من شما را با کتاب های قدیمی تان می شناسم نه با این شعرها.
این ها من را از نام پر تجربه ی شما دور می کنند. و هرچه اکنون گفتم، از سر صداقت محض بود.و اکنون هم با همان تجربه های بزرگ قدیمی ای که در شما سراغ دارم، شما را به خواندن شعرم دعوت می کنم. با احترام دوستی و مهر
سلام این پیام امروز تو وبلاگم اومد منم بهش عمل کردم.. بخونش این پیام مال من نیست ولی بخونش: تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20 روز دیگه منتظر معجزه باش
شعر شدم، قافیه بیداد کرد باقله خوردم، شکمم باد کرد باقله پیچیدهتر از نیچه بود توی دلم، دلدلِ دلپیچه بود انجمن شعر پر از هم/همه من وسط این «همه» و آن «همه» درد شکم دردشناسم نکرد زور زدم، زور خلاصم نکرد "روز موقت" به روز و منتظر حضور شما عزیزان است
..
..
..
به فردای حالا بیا تا برقصیم !
درود و سپاس از حضور پر مهرتان
سلام . چند باری خواندم شعرت را و هر بار لذت بردم. مرسی.
سلام مهرداد دوست داشتنی
شعرت را دوست داشتم
بسا ...
سلام جناب فلاح
در نوشتن شما مهرورزی و بازی با کلمات زیباست
بسا که اول صبحی آدم ِ توی آینه دست دراز کند کشیده ای غلیظ بزند در ِ گوشت؟
سلام
مرسی از حضورتان
می خوانم و لذت می برم
هر شب با
شعر، ادبیات، نقد و مطالب اجتماعی و هنری
در وبلاگ جدید غزل پست مدرن
به قلم «سید مهدی موسوی»
منتظرتان هستیم...
سلام.به روزم.منتظر نظرتون.
قبلن خواندیده بودمش. خوب بود
دو شعر در هم تنیده که باهم یک شعر...
هنوز با اشکال و رنگ های این کار ارتباط برقرار نکردم
غلیظ رو دوس داشتم اما خسته و فرسوده قشنگ نبود. هم گرد و خاک داره کلمش هم کل نگرانس یعنی
همه می دونیم مجنون عاشق لیلی بود اما نمیدونیم مجنون هر شب قبل لیلی وقتی میره مسواک بزنه رو مسواک لیلی خمیر می ماله میذاره جلوی آینه. صب زمستون که مجنون میخواد بره سر کار لیلی جلو تر پا میشه میره ماشینو روشن میکنه تا گرم شه و .....
درست می گی رهام . می بینی که درستش کردم !
با درود به شما و با سپاس از اینکه شعرهای مرا در وب خواندید...و نظر دادید...شعر اخر شما رو خواندم...لذت بردم ...با شعر تازه ای هم به روزم...خوشحال میشم بخوانید...باز هم سپاس...
مرسی
از شعر لذت بردم
اون "چاه" خیلی جالب بود
سلام مهرداد جان...
همه کار ها و حرفها را در هر سه وبلاگت پی گیرم ( البته ما که حرفها زیاد در این مورد(خواندیدنی ها) زده ایم) در مورد کار اخرت در هوا خوری هم حرف زیاد داشتم که گذاشته بودم حضوری بنشینیم و بزنیم ؛ یکی دو بار امده بودم تهران بهت زنگ زدم ظاهرن شماره ات را واگذار کردی ....
حالا محبت کن شماره ی جدیدتو بده تا باهات بتماسم...
دستت درد نکند
بسیار عالی/امروز روی سوالی فکر می کردم ...مانور دادن روی شعر تغزلی..وگاه اورتیک برمبنای اتفاق وزبانی بودن....دریغ کردن دنیاهای دیگر به روی شعر هست..یا محدود بودن جان بینی ومضمون(/راز تو مهرداد همین است که جهان تو ..تا رعشه و....زیست در نیست زبان/برخلاف نظر هایدگر /زبان خانه ی هستی است../ پیش روی شگفتی می کند.کاری که کار هر کس نیست..البته هر شاعری شعرهای دارد..در هست..اما به قول گلشیری بس است داستانهایی که شخصیتشان..همین مفاهیم دم دستی است....اگر نمی توانی از ترس وکابوس..روزمره گی و...بگی همین دم دستی ها را کمی به عمق ببر/نقل به مضمون/ درود کاری خاص مهرداد...............
سلام مهرداد فلاح عزیز
در گیری تو با خودت درون آیینه و ایستادنت روبروی خودت نه آنسان که هر روز می ایستادی تا سری شانه کنی و به خودت به به و چه چه بگویی و افتادنت درون چاهی که خودت برای خودت ساخنه ای هر روز بیرون می زنی برای هرچه که می خواهی کار یا زندگی یا هرچه که اسم دیگری دارد اینبار درون خودت را شکستی و زدی توی گوش هرچه که بد داشتی .
با احترام کروب رضایی
عالی..... حالا ایول داره رفیق
با سلام و عرض ادب:دوست گرامی
انجمن شعر باشعر پرویز گراوند و مصطفی شیخ زاده بروز است
حضورتان سبز .
سلام.به روزم.منتظر نظرتون
خوندمتون
شعر زیبایی بود
ممنون
سلام مرداد فلاح
امیدوارم که خوب باشی
شعرت را خواندم ، زیبا بود و
همین
و همین کافیست
منتظر ارسال اثارت برای نشریه یانوس هستم
www.yanoos.net
سلام
شعر جانداری رو خوندم... رک و راست با خودت
ممنون از شعر
به مهر
مهرداد عزیز...
سلام
عالی بود.
بسیار عالی...
سلام
فرهیخته ی ارجمند
بدینوسیله از شما دعوت به عمل می آید تا در مراسم اختتامیه ی دومین جشنواره ی اینترنتی شعر جوان ویژه ی استان گیلان ( از کلمه می آیم ) شرکت نمائید.
زمان : سه شنبه 17 آبان 1390 ساعت 16:30
مکان : رشت- فلکه ی رازی - جنب کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
سازمان نظام پزشکی - طبقه ی سوم - سالن آمفی تئاتر
منتظر شمائیم
سلام مهرداد عزیز
با یک شعر تازه منتظرت هستم
سلام دوست عزیز
با وبلاگ"قلم عریان" در نخستین پایتخت ایران زمین- همدان- به مکتب ادبی "اصالت کلمه" و دوستان "عریانیست" پیوستم.
منتظر حضور و نقد و نظرات شما هستم.
با سپاس
سلام
با احترام دعوتید به خوانش دو شعر کوتاه
متشکرم از اطلاع رسانی تان
شعر را خواندم و نمی شود چیزی گفت زیرا سخن بسیار است اما آنها که باید خود در سخن می بودند اکنون خارج از سخن گوشهاشان را به روی خود و تجربه ی خود بسته اند
با احترام و شعر و البته دوستی
مادیان تنکوفته
چون جویبار ماه
جاری به دشت...
•
•
•
•
•
•
•
•
•
••• نهمین نقد «گذرنامهی موقت ماهی آزاد»؛
••• به قلم فرزانه قوامی.
با سلام و عرض ادب: دوست ارجمند
نقد میلاد زنگنه بر مجموعه شعر بی حواس ترین زن دنیا اثر منیره حسینی در سایت
تخصصی یانوس
آدرس سایت لینک در وبلاگم .
درود . پیروز باشید .
سلام اقای فلاح
خوشحالم از اینکه کاراتونو خوندم
با یک ترانه و یک کار ازاد منتظرتونم
سر بزنید و حتما نظرتونو بگید خوشحالتر میشم
مر۳۰
سلام/ خواندم و لذت بردم/ با احترام دعوتید به صفحه من
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2418523
سلام.
با چند طرح کوتاه منتظر نقد و بررسی حضرتعالی هستم
امیدوارم دعوت حقیر را اجابت فرمایید
با احترام[گل]
بسا دهنی باز کنم از خواب
راه نجات شما را دنبال کنم...
باسلام
از پست جدید شعر آوانگارد دیدن نمایید و ما را با این عنوان لینک کنید.
سلام
من شما را با کتاب های قدیمی تان می شناسم نه با این شعرها.
این ها من را از نام پر تجربه ی شما دور می کنند. و هرچه اکنون گفتم، از سر صداقت محض بود.و اکنون هم با همان تجربه های بزرگ قدیمی ای که در شما سراغ دارم، شما را به خواندن شعرم دعوت می کنم.
با احترام
دوستی
و مهر
سلام
با احترام دعوت هستید
خوشحال میشیم
سلام دوست خوب شاعرم
با افتخار شمارا
پیوندخود میزنم
سلام جناب فلاح عزیز....چقدر دور و نزدیکید همیشه.....
زیباست.
آینه و من
من و خودم
.
.لذت بردم مثل همیشه.
نویسا باد.
ممنون
به امید دیداری نزدیک.....
سلام مخاطب عزیز
با شعر بروزم و مشتاق نگاه ارزشمند شما
با مهر داوود مالکی
فلاح برای یانوس شعر بفرست برادر من
سلام آقای فلاح عزیز با سه کار به روزیم و آماده خوانش و نقد از جانب شما
سلام برای خوانش و نقد شعر دعوت هستید
درود
هستم با من و آدم ها..[گل]
سلام دوست گرامی
بهار مبارک
با خبر چاپ کتابم (با خودم بودم) به روزم
بیا نگاهم کن
ارادتمند :سعید حیدری(ساوجی)
یاحقیقت...
سلام این پیام امروز تو وبلاگم اومد منم بهش عمل کردم.. بخونش این پیام مال من نیست ولی بخونش: تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20 روز دیگه منتظر معجزه باش
با احترام
دعوتید به نقد مانایاد "منوچهر آتشی" بر مجموعه شعر "بگو در ماه خاکم کنند" سروده فراز بهزادی
www.farazbehzadi.blogfa.com
شعر شدم، قافیه بیداد کرد
باقله خوردم، شکمم باد کرد
باقله پیچیدهتر از نیچه بود
توی دلم، دلدلِ دلپیچه بود
انجمن شعر پر از هم/همه
من وسط این «همه» و آن «همه»
درد شکم دردشناسم نکرد
زور زدم، زور خلاصم نکرد
"روز موقت" به روز و منتظر حضور شما عزیزان است
من و انبوه دشمنان فرضی اطرافم ،
بیش از حد
این مانور را جدی گرفته ایم
تو ؛
استتار کرده ای
سلام مهربان
" پرده را کنار بزن " با شعری در8 اپیزود به روز است و چشم به راه
قدم رنجه کنید
من و انبوه دشمنان فرضی اطرافم
بیش از حد
این مانور را جدی گرفته ایم
تو
استتار کرده ای...
سلام مهربان
" پرده را کنار بزن " با شعری در 8 اپیزود به روز است و چشم به راه
قدم رنجه کنید