قار قار

شعر و نقد ادبی

قار قار

شعر و نقد ادبی

منی که این جاست!

 
 

من روی همین زبان  است که  فارسی می دود تا دوست که دارد از خودش به دیگری می رسد ... ها ؟ فحش چرا ؟ من توی همین دست هاست که استکانی تر می رقصد ... نوش !

از می گریزم تا خانه برای خوابی که می بینی سرخ می روم تا شیر که می  چسبد به پستانی چکیده از قلم روی سبز تری تا برف ... گوش !